چل ستون

لغت نامه دهخدا

چل ستون. [ چ ِ س ُ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) نام عمارتی که ستونهای بسیار داشته باشد. ( آنندراج ). هر بنایی که دارای ستون زیاد باشد. ( ناظم الاطباء ). مسجد یا عمارت بزرگ :
چنان تیرها در کمان بند بود
که هر خانه اش چل ستون می نمود.
کلیم ( از آنندراج ).
|| ( اِخ ) قصرمعروف چهل ستون در اصفهان که از بناهای مشهور عهد صفویه است و هم اکنون در شهر اصفهان جزء ابنیه تاریخی مراقبت و نگهداری میشود. باغ چل ستون اصفهان. عمارت چل ستون ، در اصفهان. و رجوع به «قصر چهل ستون » ذیل لغت اصفهان و «چهل ستون » شود. || عمارت سلطنتی کلاه فرنگی قزوین از بناهای شاهان صفویه.

فرهنگ فارسی

کاخی است باشکوه که بامر شاه عباس اول در اصفهان بسال ۱٠۲۶ ه. ق . ساختمان آن آغاز شد و آن بین خیابان چهار باغ و میدان نقش جهان قرار دارد . بنای اصلی کاخ ۱۷۱۳ متر مساحت دارد و بر روی صفه ای قرار گرفته که از یک متر تا ۱/۶ متر از زمین ارتفاع دارد . چون بنای مذکور دارای بیست ستون بلند است و ستونها در یک سطح صاف ساخته شده و عکس آنها در آب حوض منعکس میشود آنرا چهل ستون گویند. بر دیوارهای آن پرده های نقاشی از عهد صفویه منقوش است .
( صفت ) ۱ - عمارتی که چهل ستون داشته باشد . ۲ - بنایی که دارای ستونهای بسیار باشد .
نام عمارتی که ستونهای بسیار داشته باشد . هر بنایی که دارای ستون زیاد باشد

فرهنگ عمید

چهل ستون

پیشنهاد کاربران

بپرس