چقل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
( چُقُل ) دینوگر؛ زیر بغل
پیشنهاد کاربران
چقل ( به فتح چ و ق ) در ترکی جغتایی به معنی سخت و غیرقابل انطاف. مثال : پارچه ای که روش شربت ریخته و سخت شده باشه میگن چقل شده!یا میوه ای که خشک و سفت شده گویندچقل شده
واژ ه ای لری به معنای شغال
ما به چیزی که چسبناک باشه میگیره چَقَل
چقل ب زبان سیستانی 💜 ب زبان پارسی دور زدن
چَقل در زبان لکی و به فارسی شغال
زنده باد لک و لکستان بزرگ
زنده باد لک و لکستان بزرگ
چقل در زبان لری لرستان به معنای شغال می باشد. این واژه با همین تلفظ در زبان انگلیسی نیز وجود دارد
به شغال در کوردی چَقَل ( چەقەڵ ) گفته میشه
چقل؛ با کسره چ وفتحه ق ، در گویش شهربابکی به معنی پرتاب
چقل کردن ؛ پرتاب کردن
چقل کردن ؛ پرتاب کردن