اول اینکه ؛مطمعن هستم این کلمه در برخی نقاط یزدو فارس بکار می ره که به شهر بابک نزدیک هستند ، ولیمطمعن نیستم در اغلب نقاط استان عزیز خودمون کرمان بکار بره ، دوم جای اعتراص بدین جهت نداره که من کلمه" فقط
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
" را بکار نبردم ، و این برداشت اشتباه شما بود ، سوم اینکه شما میتونستی به جای اعتراص نام شهر یا روستای خودت رو بنویسی که این لغت در اونجا بکار میره ، کسی هم اعتراضی نداشت ، وچهارم اینکه کسی دقیقا نمیدونه یه کلمه که مثلادر شهربابک بکار میره دقیقا تا چه محدوده ای در استان خودمون یا استان های مجاور ویا حتی دور تر بکار میره ، گاهی کلمه ای در یک شهر در جنوب با یک شهر در شمال یکسان بکار میره ولی همین کلمه در شهر مجاورش ناشناخته است ، و پنجم اینکه به جای اعتراض اگر ادعایی داری نام تمامی نقاطی که این کلمه در اون وبکار میره رو بنویس، تا ما هم بدونیم ، وهم خودت متوجه بشی که هم دشوار هست وهم وظیفه کسی نیست ، وششم اینکه من مسئول گویش خودم هستم نه لهجه ها وگویش های دیگر ، دیگرش با دیگران ه ، من میگم این لغت در گوبش شهر من به این معنی است واین جمله نه غلط هست ونه محروم دانستن دیگران ، بلکه به این معنی است که مسئولیتش را درمحدودهی زبانی خودم می پذیرم ، وهفتم من اگربدونم این لغت را مثلا سیرجانی ها بکار نمی برند ورفسنجانی ها دارند وبکار می برند ، نمی تونم اینجا بنویسم چون اونوقت دخالت در لهجه وگویش دیگران میشه وگرنه ممکنه بسیاری از لغات سایر استان ها رو هم بدونم اما کاری ندارم
چرا فقط در لهجه ی شهر بابکی، در اکثر مناطق استان کرمان واژه ی چقاردن را به معنی فشار دادن به کار می رود.
چقاردن ؛ با کسره چ ، در گویش شهربابکی به معنی چلوندن ، فشردن چیزی که از ان آب خارج شود