لغت نامه دهخدا
- امثال :
فلانی دهنش چفت و بست درستی ندارد ؛ یعنی یاوه گوی است و راز نگهدار نیست.
و رجوع به چفت و چفت و بند و چفت و رزه شود.
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
مترادف ها
بند، پشت بند، بست، چفت، چفت و بست، یراق در
مانع، چین، چفت و بست، قفل، طره گیسو، دسته پشم، چخماق تفنگ، سد متحرک، سد بالابر، چشمه پل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
می گویند بر دهانت چفت و بست بزن
یعنی خموش باش و مواظب حرف هایت باش
یعنی خموش باش و مواظب حرف هایت باش
چفت و بست: [عامیانه، اصطلاح] قفل و زنجیر در یا صندوق.