چفاله

لغت نامه دهخدا

چفاله. [ چ َ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) فوج و خیل مرغان را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). جوق و خیل مرغان. ( جهانگیری ). تبدیل جغاله است ، که صاحب برهان چنانکه رسم اوست مکرر کرده. ( انجمن آرا ). فوج و گروه مرغان. ( ناظم الاطباء ). جغاله و جفاله :
آمد تازان ز هند مرغ بهاری
روی نهاده بما چفاله چفاله.
ناصرخسرو.
رجوع به جغاله و جفاله شود.

پیشنهاد کاربران

بُد آکنده هامون و گردون همه
زمرغان چفاله زغرمان رمه
گرشاسپنامه
ز مرغ و آهو رانم به جویبار و به دشت
از این جغاله جغاله وزان قطارقطار.
عنصری.

بپرس