چغک

لغت نامه دهخدا

چغک. [ چ ُ غ ُ ] ( اِ ) گنجشک را گویندو بعربی عصفور خوانند. ( برهان ). گنجشک را گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ). چغوک و گنجشک و عصفور. ( ناظم الاطباء ). بزبان اهل خراسان ، گنجشک که پرنده ای کوچک است. ( فرهنگ نظام ). بنجشک. و رجوع به کانجشک و بنجشک و عصفور شود.

فرهنگ فارسی

گنجشک، چغوک، چکک هم گویند
( اسم ) گنجشک
گنجشک را گویند و بعربی عصفور خوانند بزبان اهل خراسان گنجشک که پرنده ای کوچک است

فرهنگ معین

(چُ غُ ) (اِ. ) = چغوک . چغو: گنجشک .

فرهنگ عمید

= گنجشک

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

چغکچغکچغکچغکچغک
چغک واژه پارسی پهلوی است که گویش مشدی و خیلی از شهر های خراسان انرا حفظ کرده همانطور واژه های زیادی که در مشدی هستند پارسی میانه است
البته هر شهری واژه ها و لحجه هایی را حفظ کرده ولی در گویش مشدی و خراسانی خیلی بیشتره از این کلمات رو میتونید ببینید
چِغُک همان گنجشگ که در گویش خراسانی می گوید
گنجشگ ( گویش محلیِ شهرستان کوهسرخ )
قسمت فرورفته در بالای مقعد در پرندگان
گنجشنک در گویش مشهدی

بپرس