چغو. [ چ َ / چ ُ ] ( اِ ) مرغی است از جنس بوم. ( فرهنگ اسدی ). نوعی از جغد باشد و آن مرغی است نحس و نامبارک. ( برهان ). جنسی از جغد بود. ( اوبهی ). جغد. ( ناظم الاطباء ). جغد. بوف. کوف. کُنگر. کوچ : اگر بازی اندر چغو کم نگر و گر باشه ای سوی بطان مپر.
ابوشکور ( از فرهنگ اسدی ).
|| مخفف چغوک هم هست که گنجشک باشد. ( برهان ).گنجشک که آن را چغوک نیز گویند. ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ). گنجشک. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) گنجشک مرغی است از جنس بوم نوعی از چغد باشد و آن مرغی است نحس و نامبارک جنسی از جغد بود
فرهنگ عمید
۱. = چغک ۲. جغد: اگر بازی اندر چغو کم نگر / وگر باشه ای سوی بطّان مپر (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۱۰۱ ).