چغنت. [ چ َ ن ُ ] ( اِ ) بمعنی چغیت است که پشم و پنبه باشد که در میان نهالی و لحاف و قبا و مانند آن کنند و بعربی «حشو» گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). حشو و چغبت. ( ناظم الاطباء ). چغنست. چغنوت. و رجوع به چغبت و چغنست و چغنوت شود.