چغانه زن. [ چ َن َ / ن ِ زَ ] ( نف مرکب ) چغانه زننده. خنیاگر و مطرب.آن کس که در زدن و نواختن چغانه مهارت و استادی دارد. عازِف. ( منتهی الارب ). و رجوع به چغانه شود. || سرودخوان و سرودگوی. کسی که در دستگاه چغانه نغمه سرایی و آوازخوانی کند. و رجوع به چغانه شود.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آن کس که در زدن نواختن چغانه مهارت دارد . ۲ - مطرب خنیاگر . ۳ - سرود خوان سرود گوی .