چشپر. [ چ َ / چ ِ پ َ ] ( اِ ) بمعنی نشان پا باشد عموماً. ( برهان ) ( آنندراج ). بمعنی چشفر است.( جهانگیری ). جای نشای پای آدمی. ( از انجمن آرا ). نشان پا. ( ناظم الاطباء ). جای پا عموماً. ( فرهنگ نظام ).چشفر. رد پا. جای نهادن پا. رجوع به چشفر شود. || نشان پای سباع را گویند خصوصاً. ( برهان ) ( آنندراج ). جای نشان پای سباع. ( از انجمن آرا ). نشان پای سباع. ( ناظم الاطباء ). جای پای سباع خصوصاً. ( فرهنگ نظام ). چشفر. رد پای درندگان. رجوع به چشفر شود.