چشوم

لغت نامه دهخدا

چشوم. [ چ َ / چ ُ ] ( اِ ) چشمیزک و چاکسو و تشمیزک. داروی چشم. چُشُم. ( در اصطلاح روستائیان خراسان ) و رجوع شود. به چشم و چشام و تشمیزج و چشمیزک و چاکسو.

فرهنگ عمید

"

پیشنهاد کاربران

بپرس