فرهنگستان زبان و ادب
[علوم دارویی] ← درون چشمی
{peep-sight/ peep sight} [ورزش] ابزاری برای هدف گیری که بر روی بازوی زبرین کمان نصب می شود و دارای یک صفحۀ عمودی و تیغۀ افقی متحرک و قابل تنظیم است
دانشنامه آزاد فارسی
چشمی (eyepiece)
عدسی یا ترکیبی از چند عدسی در اسباب اُپتیکی ازجمله میکروسکوپ و تلسکوپ که در نزدیک ترین نقطه به چشم قرار می گیرد.
عدسی یا ترکیبی از چند عدسی در اسباب اُپتیکی ازجمله میکروسکوپ و تلسکوپ که در نزدیک ترین نقطه به چشم قرار می گیرد.
wikijoo: چشمی
مترادف ها
چشمی، بصری، وابسته به بینایی
چشمی، بصری، باصرهای، وابسته به دید چشم
چشمی، بصری، وابسته به بینایی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید