چشمک زن

/CeSmakzan/

معنی انگلیسی:
flasher

لغت نامه دهخدا

چشمک زن. [ چ َ / چ ِ م َ زَ ] ( نف مرکب ) چشمک زننده و بگوشه چشم اشاره کننده. ( ناظم الاطباء ). آن کس که چشمک میزند. رجوع به چشمک و چشمک زدن شود. || چشم بد رساننده. ( ناظم الاطباء ). چشم زن. چشم بدزن. چشم زخم زن. || جادوگر. ( ناظم الاطباء ). || چراغ الکتریسته که پیاپی خاموش و روشن شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بگوش. چشم اشاره کننده . ۲ - چشم زخم زننده . ۳ - جادو گر ساحر .

فرهنگستان زبان و ادب

{blinking} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] عنصری تصویری که متناوباً روشن و خاموش شود
{flasher} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] نوعی چراغ راهنمایی که به طور متناوب و لحظه ای خاموش و روشن شود

واژه نامه بختیاریکا

تی جمنا

مترادف ها

blinker (اسم)
چشم بند اسب، فلاشر، چشمک زن، چراغ راهنمای اتومبیل

winker (اسم)
چشم بند اسب، چشمک زن، مژه، چشم

پیشنهاد کاربران

بپرس