چشمه پهن
لغت نامه دهخدا
چشمه پهن. [ چ َ م َ پ َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ای است از مزارع ننج و در شمال ملایر واقع است و مسافت آن تا شهر دولت آباد سه فرسنگ میباشد. دهی است اربابی که در دامنه کوه واقع و زراعتش دیمی است. هوایش ییلاق ، آبش از چشمه و سکنه اش پانزده خانوار از طایفه الوار است و مرتع خوب دارد». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 232 ). رجوع به چشمه پهن ننج شود.
چشمه پهن. [ چ َ م َ پ َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک که در 33 هزارگزی شمال خاوری آستانه و 18 هزارگزی راه مالروعمومی واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 503 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه. محصولش غلات ، انگور، بنشن و پنبه. شغل اهالی زراعت ، گله داری و قالیچه بافی وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید