عرب بمعنای دشت کویری پیش رو استوپسوند سرهنگ ( درجه سرهنگی ) سرهنگی که از آن سوی کویر آمده،
در گویش محلیشان حتی یک کلمه عربی وجود ندارد ولی لحجه و کلمات لری بختیاری بسیار وجود دارد همانند بوء / عامو/ خوار/ گّگ / ّدّد/برار * کوک/ کّل/ دوبُور * خُو/ اَفتو / اِمشو / صوا * بُونِه/ اِشکّم/ خّنّه / آرمون /گولو/ کُُوُش/ کّد / دُشنُوم/ پّل/ جومّک/ و. . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
داود سرهنگی
در گویش محلیشان حتی یک کلمه عربی وجود ندارد ولی لحجه و کلمات لری بختیاری بسیار وجود دارد همانند بوء / عامو/ خوار/ گّگ / ّدّد/برار * کوک/ کّل/ دوبُور * خُو/ اَفتو / اِمشو / صوا * بُونِه/ اِشکّم/ خّنّه / آرمون /گولو/ کُُوُش/ کّد / دُشنُوم/ پّل/ جومّک/ و. . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
داود سرهنگی
خونه پدر بزرگم چشمنادی بوده ما همون روستا بزرگ شدیم
پدر بزرگ من از اهالی چشمه نادی بود که ۱۸ سالش بود از اونجا رفت این ایل از طوایف بختیاری هستن که زمان ملاصدرا به کهک قم تعبید شدن و فرمانده آنها کسی بود بنام سرهنگ عرب که بعد به تربت حیدریه خراسان تعید شدن و بعد از آن به ملک ری وخار مکان فعلی الان اومدن
ایل غیور و دلیر ومهمان نواز با تاریخچه کهن و
ایل غیور و دلیر ومهمان نواز با تاریخچه کهن و
روستای چشمه نادی مردمانی دارد مهمان نواز و شهید پرور انان انسان هایی هستند زحمت کش و رنج دیده وانقلابی
روستای چشمه نادی درجنگ تحمیلی شهدای زیادی را تقدیم کشور نموده است
چشمه نادی روستایی با قدمت تاریخی کهن وزیاداست ودردوران پادشاهی ساسانیان پادشاه آن زمان چشمه ای که دراین منطقه واقع بوده را به دخترش به نام نادیا هدیه میدهدواسم روستا به همین دلیل چشمه نادی میباشد
چشمه نادر هنوز زنده است همه داخل روستا زندگی میکنن
پسر ولیخان از اهالی چشمه نادی هنوز در روستا ساکن است
عرب سرهنگی های چشمه نادی به ایوانکی و دهشریفا دیگر نقاط رفتند