چشمه غریب

لغت نامه دهخدا

چشمه غریب. [ چ َ م َ غ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند، واقع در 34 هزارگزی جنوب که دامنه و معتدل است و 5تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان شهاباد بخش حوم. شهرستان بیرجند .

پیشنهاد کاربران

چشمه غریب یکی از قریه های روستای آبسرده معروف به ملک پیره مومصارم واقع در ضلع جنوبی کوه پیره پیازکوه ) دارای آب و هوای سرد کوهستانی ، چشمه معروف به چشمه غریب مسلط بر اراضی قریه چشمه غریب و دارای حقابه
...
[مشاهده متن کامل]
مجزا و سوابق طولانی کشت و زرع که در آن محصولاتی همچون گندم، جو، نخود، ذرت ، تریتیکاله، گاودانه، گلرنگ، ماشک، خلر، جو دوسر ( یولاف ) ، هندوانه و صیفی جات در آن کشت می شود و مراتع آن دارای گیاهان دارویی همچون شکرتیغال، پینامه، شنگ، بله گوشه، شیرین بیان، بقناق، پیشوک، بومادران، چای کوهی، حلانه، لته ( بادام وحشی ) ، موسیر، پیازچه وحشی، چوویر، قنبه، کیوار، گون و سایر گیاهان دارویی در آن می روید، از گذشته نه چندان دور زنده یاد پهلوان پیره مومصارم و فرزندان گرامش زحمات زیادی برای آبادانی این ملک متحمل شده اند و آب چشمه های مسلط بر این ملک هیچگاه بیکار نبوده و این مردان سخت کوش همواره در پی آبادانی آن بوده اند.

بپرس