چشمه سوری

لغت نامه دهخدا

چشمه سوری. [ چ َ م َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است واقع در کنار قصبه تویسرکان و چند درخت کهن سال که در آنجا درخت «شال » میگویند بر سر چشمه روئیده است و آنجا محل تفرج اهالی قصبه میباشد.از اول بهار تا آخر میزان دراویشی که از خارج به این ناحیه می آیند بر سر این چشمه مسکن میگزینند و روز چهارشنبه آخر سال که چهارشنبه سوریست تمام اهل شهر به سر این چشمه میروند و در آنجا بعضی ناهار خورده برخی گردش کرده مراجعت میکنند. الحق جای بسیار باصفا وممتازیست و درختهای حوالی چون محل اعتقاد اهالی میباشد هر کس به نیت حاجتی بر شاخه آنها کهنه گره میزند و تا جائی که دست رس بوده آنقدر کهنه بر آنها گره زده اند که دیگر شاخه ها برگ سبز نمی رویانند. آب چشمه کم و گواراست و چند قطعه باغ از آن آب مشروب میشود و این چشمه متعلق است به اسماعیل خان زند که از اجل دانشمندان عصر میباشد». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 235 ).

فرهنگ فارسی

مولف مر آت البلدان نویسد : (( چشمه ایست واقع در کنار قصب. تویسرکان ) ) ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس