چشمه زار. [ چ َ / چ ِم َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) محلی که در آن چشمه های بسیار باشد. مؤلف آنندراج نویسد: «از عالم نمکزار و نمکساراست ». ( از آنندراج ). دشت یا کوه یا جنگلی که در آنجا چشمه آب بفراوانی یافت شود. چشمه سار : دیر زی ای صدر کز مدیح تو خواندن آب حیاتست چشمه زار لسانم.
سوزنی.
فروغ شعله قهرت فتد چو در ارحام بچشمه زار برآید سمندر از خرچنگ.
عوفی ( از آنندراج ).
رجوع به چشمه سار شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) محلی که در آن چشمه های بسیار باشد . محلی که در آن چشمه های بسار باشد ٠