چشم کار کردن ؛ چنانکه گویند: تا چشم کار کرد؛ یعنی تا آنجا که چشم میدید، و تا آن حد بینایی چشم نیروی دیدن داشت : و آن صحرا چندانکه چشم کار کرد رسنها و چوبها فکنده بود که از فسون ایشان در حرکت آمد. ( مجمل
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
التواریخ ) . چون بگذشتی بزمینی رسی همچنان کوه و درختان و هامون نحاس باشد چون برگذری باز بزمینی سیم رسی هرچند چشم کار کند و ازآن پس به زمینی زر رسی. ( مجمل التواریخ ) .
چشم کار کردن: [عامیانه، اصطلاح] دیدن.