چشم پوشیدن از

مترادف ها

quitclaim (فعل)
واگذار کردن، چشم پوشیدن از

spare (فعل)
بخشیدن، چشم پوشیدن از، دریغ داشتن، برای یدکی نگاه داشتن، در ذخیره نگاه داشتن

forgo (فعل)
رها کردن، صرفنظر کردن از، خودداری کردن از، چشم پوشیدن از

waive (فعل)
چشم پوشیدن از، از قانون مستثنی کردن

فارسی به عربی

اترک , احتیاطی , تخل عنه

پیشنهاد کاربران

از چیزی مردن: چشم پوشی و نادیده انگاشتن .
دکتر شفیعی کدکنی در مورد " از چیزی مردن" می نویسد : ( ( از چیزی مردن با مطلق مردن تفاوت دارد. " مردن از "به معنی اعراض کردن و از چیزی خود را رهایی دادن است و این تعبیر هم در فارسی و هم در عربی ، در زبان تصوف عصر سنایی و بعد از او رواج داشته است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( بمیر ای حکیم از چنین زندگانی
ازین زندگانی چو مردی بمانی ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 462. )

ترک ِ مراد گرفتن ؛ از آرزوی خود چشم پوشیدن. بدنبال مراد خود نرفتن. از هوای دل اعراض کردن :
آن را که مراد دوست باید
گو ترک ِ مراد خویشتن گیر.
سعدی ( طیبات )

بپرس