چشم پوشی

/CeSmpuSi/

مترادف چشم پوشی: اغماض، صرفنظر، عفو، گذشت، نادیده گیری، نادیده انگاری، غمض عین

معنی انگلیسی:
abnegation, charity, condonation, disregard, forbearance, pardon, relinquishment, remission, renouncement, renunciation, connivance

لغت نامه دهخدا

چشم پوشی. [ چ َ / چ ِ ] ( حامص مرکب )ترجمه اغماض. ( آنندراج ). اغماض. ( ناظم الاطباء ). عفو. گذشت. بخشش. رجوع به چشم پوش و چشم پوشیدن شود.

فرهنگ فارسی

نادیده گرفتن گناه کسی را اغماض .

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) نادیده گرفتن ، بخشیدن .

فرهنگ عمید

نادیده گرفتن جرم و گناه کسی، عفو، اغماض.

جدول کلمات

اغماض

مترادف ها

renunciation (اسم)
ترک، کناره گیری، چشم پوشی، قطع علاقه

abnegation (اسم)
انکار، چشم پوشی، کف نفس، رد، فداکاری

waiver (اسم)
چشم پوشی، لغو، ابطال، صرفنظر

connivance (اسم)
چشم پوشی، اغماض، اجازه ضمنی

condonation (اسم)
چشم پوشی، بخشایش، عفو تقصیر

فارسی به عربی

نکران

پیشنهاد کاربران

قابل اغماض
چشم دربستن ؛ دیده بر هم نهادن. صرف نظر کردن. چشم پوشیدن :
زمحنت رست هر کو چشم دربست
بدین تدبیر طوطی از قفس رست.
نظامی.
ترک ِ مراد گرفتن ؛ از آرزوی خود چشم پوشیدن. بدنبال مراد خود نرفتن. از هوای دل اعراض کردن :
آن را که مراد دوست باید
گو ترک ِ مراد خویشتن گیر.
سعدی ( طیبات )
چشم پوشیدن از گناه کسی

بپرس