چشم ودل سیر
/CeSmodelsir/
مترادف چشم ودل سیر: بی نیاز، مستغنی، بلندطبع، قانع، خرسند، بی حرص، بی آز
متضاد چشم ودل سیر: آزمند، حرص ورز، آزور، طمع کار، طامع
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
ی مادربزرگ داشتم خدا رحمتش کنه میگفت چشمِ ِدل سیر ، بنظرم صحیحش هم همینه و در گذر زمان دچار تغییر شده ، نمونش این شعر که میگه چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نا دیدنیست آن بینی
مناعت طبع داشتن