چشم واکردن. [ چ َ / چ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چشم بازکردن و گشادن. نظر واکردن و گشادن و دیده برکردن و گشادن. ( آنندراج ). بازکردن و گشادن چشم : پوشیده چشم میگذرد از عزیز مصر آئینه ای که چشم به روی تو واکند.
صائب ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
چشم باز کردن و گشادن . نظر وا کردن و گشادن و دیده بر کردن و گشادن . باز کردن و گشادن چشم .