- چشم از چیزی فروبستن ؛ اعتراض کردن از اعتنا نمودن بشأن آن چیز. ( آنندراج ).
- || صرف نظر کردن از آن چیز :
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فروبند.
سعدی.
- چشم از جهان فروبستن ؛ کنایه است از مردن و قطع حیات کردن. رجوع به چشم فرودوختن شود.