چشم فرنگی

لغت نامه دهخدا

چشم فرنگی. [ چ َ / چ ِ م ِ ف َرَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد از عینک باشد. ( آنندراج ). عینک. ( ناظم الاطباء ). چشمک. آلتی که برای تقویت نیروی باصره بر چشم گذارند. رجوع به چشمک شود.

فرهنگ فارسی

چمشک . آلتی که برای تقویت نیروی باصره بر چشم گذارند .

پیشنهاد کاربران

بپرس