چشم سپید کردن

لغت نامه دهخدا

چشم سپید کردن. [ چ َ / چ ِ س َ / س ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روشن کردن. ( آنندراج ). ظاهراً روشن کردن چشم :
از بخت تیره سرمه بینش طلب چو شمع
چشم طمع سپید بهر توتیا مکن.
اسیر ( از آنندراج ).
|| کور کردن چشم. رجوع به چشم سپید و چشم سپید شدن شود.

فرهنگ فارسی

روشن کردن ٠ ظاهرا روشن کردن چشم یا کور کردن چشم ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس