- چشم سرخ کردن به چیزی یا بر چیزی ؛ کنایه است از نگریستن بتمام شوق و رغبت ، و شیفته ومجنون او بودن. ( آنندراج ). با شوق مفرط دیدن. ( فرهنگ نظام ) :
برخسار تو چشم کردیم سرخ
از آن اشک ما لاله گون میرود.
کمال خجندی ( از آنندراج ).
بهر گلرخ که کردم سرخ دیده کنون از هر مژه خونم چکیده.
جامی ( از آنندراج ).
|| طمع کردن. ( آنندراج ).