چشم دیدن کسی را نداشتن
اصطلاحات و ضرب المثل ها
سخت با کسی دشمن بودن
مثال:
سرورخانم چشم دیدن افسر را نداشت و پشت سر همیشه او را "این زنیکه" یا "اون زنیکه" می نامید، اما از بخت بدش به هر مهمانی که دعوت می شد افسر هم حضور داشت و مجبور بود برای حفظ ظاهر هم که شده با او سلام و علیک سردی بکند.
توضیح:
همچنین ← «سایه ی کسی را با تیر زدن»
پیشنهاد کاربران
وقتی از کسی زیاد بدی ببینی و اون شخص باعث آزار و اذیتت شده باشه میگی چشم دیدنشو ندارم و دلم نمیخواد ریختشو ببینم
معمولاً وقتی از کسی زیاد بدی ببینی و از طرف اون شخص آزار و اذیت شده باشی اصطلاحاً میگی چشم دیدنشو ندارم دلم نمیخواد ریختشو ببینم
در گویش بوشهری، از "نقش کسی را نداشتن" به همین معنا استفاده می شود. مثلا "نَقشِش نِدارُم" یعنی چشم دیدن او را ندارم.
همینطور در گویش بردستانی ( از شهرهای استان بوشهر ) که یکی از گویش های زبان اچُمی به حساب می آید، بجای "نقش" از "بِرِشّ" استفاده می شود. مثلا "بِرِشِّش اُم نی" همان "چشم دیدن او را ندارم" است.
... [مشاهده متن کامل]
همینطور در گویش بردستانی ( از شهرهای استان بوشهر ) که یکی از گویش های زبان اچُمی به حساب می آید، بجای "نقش" از "بِرِشّ" استفاده می شود. مثلا "بِرِشِّش اُم نی" همان "چشم دیدن او را ندارم" است.
... [مشاهده متن کامل]
چشم دیدن کسی را نداشتن:: [عامیانه، کنایه ] تاب دیدن موفقیت و خوشی کسی را نداشتن، از کسی بدش آمدن.