چشم در برابر چشم (فیلم ۱۹۱۸). چشم در برابر چشم ( انگلیسی: Eye for Eye ) یک فیلم صامت در سبک رمانتیک به کارگردانی آلبر کاپلانی و فیلمنامه نویسی جون متیس است که در سال ۱۹۱۸ توسط کمپانی مترو پیکچرز منتشر شد. از بازیگران آن می توان به آلا نازیمووا اشاره کرد. ریچارد ای. راولند و آلا نازیمووا تهیه کنندگان این فیلم بودند. تریلر این فیلم در کتابخانه کنگره نگهداری می شود، همچنین شواهد بدست آمده نشان می دهد که ممکن است نسخه ای از این فیلم در آرشیو سینمایی روسیه موجود باشد. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
این فیلم نیز مانند خیلی از فیلم های هم دوره خود مورد سانسور و جرح و تعدیل توسط هیئت های سانسور محلی و ایالتی قرار گرفت. برای مثال هیئت سانسور شیکاگو درخواست کرده بود تا صحنه بوسه زن و معشوقه اش در حلقه ۳ فیلم، صحنه بوسه معشوقه بر شانه زن و بوسه زن متأهل و معشوقه اش در حلقه ۴ و نمایش مهمانی و زن برهنه در ساحل در حلقه ۷ از فیلم حذف شود. [ ۴]
این فیلم نیز مانند خیلی از فیلم های هم دوره خود مورد سانسور و جرح و تعدیل توسط هیئت های سانسور محلی و ایالتی قرار گرفت. برای مثال هیئت سانسور شیکاگو درخواست کرده بود تا صحنه بوسه زن و معشوقه اش در حلقه ۳ فیلم، صحنه بوسه معشوقه بر شانه زن و بوسه زن متأهل و معشوقه اش در حلقه ۴ و نمایش مهمانی و زن برهنه در ساحل در حلقه ۷ از فیلم حذف شود. [ ۴]
چشم در برابر چشم (فیلم ۲۰۱۹). چشم در برابر چشم ( به انگلیسی: Eye for an Eye ) با نام اصلی کسی که با آهن می کشد ( به اسپانیایی: Quien a hierro mata ) فیلمی است اسپانیایی زبان در ژانر درام و مهیج و محصول مشترک سه کشور اسپانیا، آمریکا و فرانسه در سال ۲۰۱۹ میلادی می باشد. فیلم را پاکو پلاسا کارگردانی کرده و خورخه گریکائچه باریا، لوئیس تسار، ماریا باسْکِـس و ایسمائل مارتینس در آن به ایفای نقش پرداخته اند. نام اصلی این فیلم برگرفته از اصطلاح اسپانیایی Quien a hierro mata, a hierro muere ( به معنای کسی که با شمشیر زندگی می کند با شمشیر می میرد ) است.
ماریو ( با بازی لوئیس تسار ) یک پرستار دلسوز در خانهٔ سالمندان است. او همسری پابه ماه دارد. روزی یک قاچاقچی مواد مخدر کهنسال به نام آنتونیو پادین را که به علت بیماری لاعلاج از زندان آزاد شده را در آن خانهٔ سالمندان بستری می کنند؛ ولی ماریو به واسطهٔ برادری که داشته و به علت اعتیاد به ایدز مبتلا شده و درگذشته، از آنتونیو کینهٔ شخصی دارد، در اندیشهٔ انتقام از اوست. برای این منظور او پنهانی به آنتونیو مواد مخدر تزریق می کند. از طرفی پسران آنتونیو در جریان دلالی مواد مخدری که پدرشان با آن موافق نیست از چینی ها رودست می خورند و همه چیزشان را از دست می دهند. پسر کوچکتر به نام کیکو هم به زندان می افتد و در زندان از سوی کلمبیایی هایی که مواد آنها را چینی ها دزدیده اند تهدید می شود. برادر بزرگتر به نام تونیو می کوشد پدرش را برای پرداخت پول به کلمبیایی ها راضی کند ولی آنتونیو زیر بار نمی رود. تونیو که درمانده شده به تهدید ماریو و پزشکی که رئیس بیمارستان است برای ترخیص پدرشان می پردازد. در جریان این تهدید رئیس بیمارستان کشته می شود. سرانجام ماریو که نگران شده با تزریق مقداری زیاد مواد آنتونیو را می کشد و شواهد آزمایشی را هم پاک می کند. همان شب تونیو ماریو را تعقیب می کند ولی در حادثهٔ رانندگی تصادف می کند و ماریو او را کشته و سرنگ تزریق مواد را در دست او می گذارد تا وانمود کند که او قصد قتل آنتونیو را داشته است. پس از خاک سپاری وکیل آنتونیو از ماریو می خواهد تا در جلسهٔ قرائت وصیت نامه حاضر باشد. پس از خواندن وصیت ماریو متوجه می شود که آنتونیو همه چیزش را به او بخشیده است. کیکه که در جلسه حاضر است خشمگین شده و به عواملش در بیرون زندان دستوری می دهد. ماریو به خانه برمی گردد ومی بیند که همسرش خولیا در حال شیر دادن پسر نوزادش کشته شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفماریو ( با بازی لوئیس تسار ) یک پرستار دلسوز در خانهٔ سالمندان است. او همسری پابه ماه دارد. روزی یک قاچاقچی مواد مخدر کهنسال به نام آنتونیو پادین را که به علت بیماری لاعلاج از زندان آزاد شده را در آن خانهٔ سالمندان بستری می کنند؛ ولی ماریو به واسطهٔ برادری که داشته و به علت اعتیاد به ایدز مبتلا شده و درگذشته، از آنتونیو کینهٔ شخصی دارد، در اندیشهٔ انتقام از اوست. برای این منظور او پنهانی به آنتونیو مواد مخدر تزریق می کند. از طرفی پسران آنتونیو در جریان دلالی مواد مخدری که پدرشان با آن موافق نیست از چینی ها رودست می خورند و همه چیزشان را از دست می دهند. پسر کوچکتر به نام کیکو هم به زندان می افتد و در زندان از سوی کلمبیایی هایی که مواد آنها را چینی ها دزدیده اند تهدید می شود. برادر بزرگتر به نام تونیو می کوشد پدرش را برای پرداخت پول به کلمبیایی ها راضی کند ولی آنتونیو زیر بار نمی رود. تونیو که درمانده شده به تهدید ماریو و پزشکی که رئیس بیمارستان است برای ترخیص پدرشان می پردازد. در جریان این تهدید رئیس بیمارستان کشته می شود. سرانجام ماریو که نگران شده با تزریق مقداری زیاد مواد آنتونیو را می کشد و شواهد آزمایشی را هم پاک می کند. همان شب تونیو ماریو را تعقیب می کند ولی در حادثهٔ رانندگی تصادف می کند و ماریو او را کشته و سرنگ تزریق مواد را در دست او می گذارد تا وانمود کند که او قصد قتل آنتونیو را داشته است. پس از خاک سپاری وکیل آنتونیو از ماریو می خواهد تا در جلسهٔ قرائت وصیت نامه حاضر باشد. پس از خواندن وصیت ماریو متوجه می شود که آنتونیو همه چیزش را به او بخشیده است. کیکه که در جلسه حاضر است خشمگین شده و به عواملش در بیرون زندان دستوری می دهد. ماریو به خانه برمی گردد ومی بیند که همسرش خولیا در حال شیر دادن پسر نوزادش کشته شده است.