چشم تنگی

/CeSmtangi/

مترادف چشم تنگی: بخل، حسادت

لغت نامه دهخدا

چشم تنگی. [ چ َ / چ ِ ت َ ] ( حامص مرکب ) آزمندی. حرص ورزی. بخل و حسد. تنگ نظری. تنگ چشمی. رجوع به چشم تنگ شود.

فرهنگ فارسی

۱ - آزمندی حرص ورزی بخل . ۲ - حسد

فرهنگ عمید

۱. بخل.
۲. حسد.
۳. حرص، آزمندی.

پیشنهاد کاربران

بپرس