گفت چشم تنگ دنیادار را
یا قناعت پر کند یا خاک گور.
سعدی.
|| چشم ترک. چشم غیرفراخ. چشمی نظیر چشم مغولان و ترکان.چشم تنگ. [ چ َ / چ ِ ت َ ] ( ص مرکب ) تنگ چشم. نظرتنگ. بخیل و حسود. رجوع به چشم تنگی شود. || کنایه از ترکان و مغولان که چشمان تنگ دارند :
گفت کای چشم تنگ تاتاری
صید ما را بچشم می ناری ؟
نظامی.