چشم بینا. [ چ َ / چ ِ م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چشم روشن و بیننده. ( آنندراج ) : فکر کن شکر بگو بین که کف خاکی را چشم بینا دل دانا و زبان گویا داد.
( از آنندراج )
چشم بینا. [ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) کسی که چشم او دور را خوب بیند و تیزچشم باشد. دوربین. || بیناچشم. روشن بین. عاقبت بین. دورنگر.
فرهنگ فارسی
کسی که چشم او دور را خوب بیند و تیز چشم باشد . دوربین .
پیشنهاد کاربران
نوعی حس بینایی که حقایق را فارغ از زرق برق دنیا وتاروپود های فرهنگی و اجتماعی و. . . . . بطور واضح ببیند - دروغکو را از راستگو تشخیص دهد و. . . .