چشم برداشتن. [ چ َ / چ ِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) دل برداشتن و ترک کردن. ( ناظم الاطباء ). از کسی یا چیزی صرف نظر کردن. - چشم برداشتن از چیزی ؛ کنایه از ترک نظاره کردن. ( آنندراج ) : چشم برداشتن از روی عزیزان صعب است ورنه بیرون شدن از ملک جهان این همه نیست.
خواجه یوسف ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
دل برداشتن و ترک کردن از کسی یا چیزی صرف نظر کردن .