چشفر. [ چ َ / چ ِ ف َ ] ( اِ ) بمعنی چشپر است که نشان پا باشد عموماً. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). چشپر و نشان پای. ( ناظم الاطباء ). چشپر. ( فرهنگ نظام ). جای پای آدمی. رد پای انسانی. رجوع به چشپر شود. || نشان پای سباع خصوصاً. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). نشان پای سباع. ( ناظم الاطباء ). رد پای جانوران درنده. جای پای درندگان : تا قیامت به دیده گل چینم سگت آنجا که چشفر اندازد.
؟ ( از جهانگیری ).
فرهنگ عمید
رد پا خصوصاً رد پای جانوران درنده، نشان پا، جای پا.
پیشنهاد کاربران
شکوه روشنایی. چشم یعنی دیده . نور. روشنایی. فریعنی شکوه ؛جلال