چشتی

لغت نامه دهخدا

چشتی. [ چ َ ] ( اِخ ) شهرت خواجه ابواحمد ابدال است که سرآمد مشایخ چشت و پسر سلطان فرسنافه بوده است. رجوع به نفحات الانس چ توحیدی پور ص 323 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 305 شود.

چشتی. [ چ َ ] ( اِخ ) شهرت خواجه قطب الدین مودود است که پسر مهین خواجه یوسف بن محمدبن سمعان و از شیوخ متصوفه بوده و در سن 26 سالگی پس از وفات پدر بجانشینی وی منصوب شده است. رجوع به تاریخ گزیده ج 1 ص 772 و نفحات الانس چ توحیدی پور ص 326 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 320 و 329 و رجوع به چشت شود.

فرهنگ فارسی

( سلسله ) سلسله ای از صوفیان که سرپ دودمان آن خواجه ابو احمد ابدال بود و پس ازو خواجه قطب الدین مودود و خواجه معین الدین و نجیب الدین شیخ المشایخ چشتی است که سلسله درویشان چشتی بدو منتهی شود .
شهرت خواجه قطب الدین مودود است که پسر مهین خواجه یوسف بن محمد بن سمعان و از شیوخ متصوفه بوده و در سن ۲۶ سالگی پس از وفات پدر به جانشینی وی منصوب شده است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چشتی (ابهام زدایی). چشتی ممکن است اسم برای اشخاص و شخصیت های ذیل بوده و یا در معانی ذیل به کار رفته باشد: • ابدال چشتی، خواجه ابواحمد اَبْدالِ چِشْتی (۲۶۰-۳۵۵ق/۸۷۴-۹۶۶م)، از مشایخ بزرگ سلسلۀ چشتیه در سده های ۳ و ۴ قمری • برهان الدین جانم چشتی، از مشایخ طریقت چَشْتیّه در هند جنوبی در قرن دهم• معین الدین بن غیاث الدین سجزی چشتی، از عرفای قرن ششم و مروّج سلسله چشتیه در هند• محمد سلیمان تونسری چشتی، معروف به حضرت خواجه، از علما و عرفای نام دار هند در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری/ هیجدهم و نوزدهم میلادی• مودود بن یوسف چشتی، از مشایخ سلسله چشتیه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس