چشته خوردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
چَشْته خوردن ؛ طعم چیزی بدهان بودن. کنایه از عادتی است که کسی بر اثر نفعی پیدا می کند و خیال می کند همیشه مثل دفعه اول می تواند آن بهره و نفع را برگیرد، چون : فلانی در این مورد چَشْته خور شده است.
فلانی را چشته خورش کردم یعنی اول اعتمادش وبه دست آوردم بعد گولش زدم