چسیدن


معنی انگلیسی:
fart

لغت نامه دهخدا

چسیدن. [ چ ُ دَ ] ( مص ) چس دادن. فسوه دادن. تس دادن. باد بیصدا و بدبوی از مقعد برون دادن. رجوع به چس و چس دادن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) چس دادن فسوه دادن .

پیشنهاد کاربران

فس کردن با دل و جان با ذوق و شوق بادی خفته و مهیب و در اعماق تاریک و راز آلود و ولترماش با شلوار خواب در دادن از ایالات جنگلی افغانستان
Cut the cheese
۱. در رابطه با ترقه میشه کار نکردن.
تی ان تیه چسید ( کار نکرد و خاموش شد )
۲. باد معده ی بیصدا ولی بدبو.
فَاسَ ، یَفسی، فُسوُ = در عربی به معنی چسیدن است.

بپرس