چسک

لغت نامه دهخدا

چسک. [ چ ُ س َ ] ( اِ ) چستک. قسمی کفش. کفش راحتی. کفش سبک برای خانه.کفش دم پایی. قسمی کفش سبک که کفی یک لایی دارد و مخصوص پوشیدن در خانه یا اطاق است. رجوع به چستک شود.

چسک. [ ] ( ص ) ظاهراً بمعنی نوازنده و مغنی. نگاه دارنده اصول در موسیقی :
عقل خندد بزیر دامن در
به کر چسک و کورسوزنگر .
سنائی.

فرهنگ فارسی

ظاهرا به معنی نوازنده و مغنی نگاهدارنده اصول در موسیقی .

فرهنگ معین

(چُ سَ ) (اِ. ) کفش چرمی سبک با کف یک لا.

گویش مازنی

/chesk/ چابک، چالاک - تیزهوش

پیشنهاد کاربران

چُسَک: فرد تازه کار که با سابقه تر ها از او سو استفاده میکنند.
چُسک : [عامیانه، اصطلاح] دمپایی، کفش سبک و راحت.
چسک::نام پرنده ایی کوچک در زبان لری بختیاری. .
پرنده چست و چالاک. زرنگ
Chosak

بپرس