چسپیده

لغت نامه دهخدا

چسپیده. [ چ َ دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) متصل شده و سریشمی شده. ( ناظم الاطباء ). دوسیده. ملتصق. || پیوسته شده و ملحق گشته. ( ناظم الاطباء ). || مایل و راغب شده. || مشغول شده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به چسپیدن شود.

فرهنگ فارسی

متصل شده و سریشمی شده یا پیوسته شده و ملحق گشته .

پیشنهاد کاربران

بپرس