چسبانیدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ( چسبانید چسباندخواهد چسبانید بچسبان چسباننده چسبانیده لازم : چسبیدن ) متصل کردن دو چیز بهم پیوستن دو چیز بیکدیگر.
فرهنگ معین
مترادف ها
ضمیمه کردن، پیوستن، اضافه نمودن، چسبانیدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید