دیکشنری
مترجم
بپرس
چسباننده
معنی انگلیسی
:
splicer
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- کسی که دو چیز را بهم چسباند. ۲- میل دهنده منحرف سازنده .
فرهنگ عمید
کسی که دو چیز را به یکدیگر بچسباند.
مترادف ها
cohesive
(صفت)
چسبناک، چسباننده
agglutinate
(صفت)
چسب، چسباننده، التیام اور، دوای التیام اور
فارسی به عربی
متماسک
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها