چس خور
/Cosxor/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
خسیس . آنکس که نه خود از آنچه دارد بهره برگیرد و نه دیگران را بهره مند سازد .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
چُس خور: بخیل. پست. فرمایه . گدامنش.
نمونه: دیگر ما با حکومت طرفیت داریم نه با چهار تا ارباب چُس خور. ( کلیدر ج۸ص ۲۱۸۰ ) محمدجعفر نقوی
نمونه: دیگر ما با حکومت طرفیت داریم نه با چهار تا ارباب چُس خور. ( کلیدر ج۸ص ۲۱۸۰ ) محمدجعفر نقوی
چس خور : [عامیانه، اصطلاح] آدم خسیس، بخیل.