چریان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
چیریان به معنای ریشه یک گیاه است که به زبان محلی به آن چیله می گویند وبه بوته آن به زبان محلی میجو می گویند مردم این محل درفصل بهاروتابستان به کشاورزی ودامپروری می پرداختند ودرپاییز و زمستان که کارسبک
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
میشد با وسایل مخصوص آن زمان به در آوردن چیله از زمین می پرداختند وبه علت نزدیک بودن این روستا به میدان شاه عباس واصفهان قدیم بار چیله خود رابه مرکز شهر می بردند وبرای کورهای آجر پزی ومصارف سوخت آن زمان به فروش میرساندندوشنیده شده که این ریشها خاصیت درمانی هم داشته است وحتی مصارف دیگری داشته مردم منطقه لنجان این متاع راخرد می کردند وبرای کودکشاورزی برنجشان استفاده میکردندبه همین دلایل اسم این روستا را چیریان یعنی محل جمع آوری چیله نهادند