دیکشنری
مترجم
بپرس
چرگین
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
چرگین. [ چ ِ ] ( ص نسبی ) چرگن. چرکن. چرکین.شوخگن. شوخگین. رجوع به چرگن و چرکن و چرکین شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها