چرکینی


مترادف چرکینی: پلیدی، دناست، کثافت

متضاد چرکینی: پاکیزگی

معنی انگلیسی:
smirch

لغت نامه دهخدا

چرکینی. [ چ ِ ] ( حامص مرکب ) کثافت و ناپاکی. || بددلی و تکدر. ( ناظم الاطباء ). دل چرکینی. دل افسردگی. صاف نبودن دل نسبت به کسی یا امری.

فرهنگ فارسی

کثافت و ناپاکی . یا بد دلی و تکدر .

پیشنهاد کاربران

بپرس