چرکناکی. [ چ ِ ] ( حامص مرکب ) کثافت وناپاکی و پلیدی و آلایش. ( ناظم الاطباء ). کثیفی. چرکناک بودن. آلوده بچرک و کثافت بودن. آلایشناکی. آلودگی. دَأث. ( منتهی الارب ). رجوع به چرک و چرکناک شود.