چروکیده
/Corukide/
مترادف چروکیده: چروک خورده، چین وچروک دار، ناصاف، بی اتو
متضاد چروکیده: صاف، اتودار، اتوکشیده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
چروک شده . جرک خورده
فرهنگ عمید
مترادف ها
خشکیده، چروکیده، پلاسیده
خشکیده، چروکیده، پلاسیده
چروکیده، دارای ظاهر خشک و پلاسیده
پیشنهاد کاربران
یعنی مستقل نیست
متغییر وابسته هست هنوز چروکیده هست
امیدوارم از این بیشتر اصرار نکنی از دور هم کوصمو بخوری عطش
متغییر وابسته هست هنوز چروکیده هست
امیدوارم از این بیشتر اصرار نکنی از دور هم کوصمو بخوری عطش