چرنه

لغت نامه دهخدا

چرنه. [ چ ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) لوله ابریق و آفتابه و سماور و جز اینها. در تداول مردم خراسان چُنَّد. ( در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ).

گویش مازنی

/charene/ چرا می کند

پیشنهاد کاربران

لولوک . معنی لوله قوری یا کتری در بیشتر شهرها وروستاهای زنجان
نُچِّه قوری/جنوب خراسان
هرچند در هیچ یک از لغت نامه ها به معنی چرخه اشاره نشده ولی در خراسان بزرگ به کار می رود محل بیرون آمدن و مظهر لوله ی قوری چای
چونه یا چروک بیشتر در خراسان بزرگ به کار می رود و به معنی محلی از قوری و کتری و آفتابه های فلزی قدیمی که از آن چای یا آب بیرون می آید . دهانه بیرون آمدن چای ازلوله قوری را می گویند.
لوله آفتابه یا لوله قوری و کتری
چرنه::کلمه ایی در زبان لری بختیاری به معنی چکه کردن. ریختن

قسمتی از کتری که از آن آب جوش یا چای می ریزند

بپرس