چنان بد که هر سال یک چرم گاو
ز کابل همی خواستی باژ و ساو.
فردوسی.
ز دینار پرکرده ده چرم گاوسه ساله فرستاده شد باژ و ساو.
فردوسی.
رجوع به چرم شود. || کنایه از تازیانه باشد. ( آنندراج ). تازیانه ای که دم گاو نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). دم گاو. دنب گاو. نوعی تازیانه.