لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
چرخنده
گردنده، چرخنده، چرخ دار، دور زننده
چرخنده، چرخ کار، چرخاننده، تراش کار، خراط
چرخنده، تلو تلو خور، فرفره وار
گردنده، دوار، چرخشی، چرخنده
گردنده، چرخنده، راجعه، رجعی، دورانی
گردنده، دوار، چرخنده
پیشنهاد کاربران
گردان
غلتان
به اصطلاحی در سیستم هوا شناسی است که به آن سیکلون گویند:
جهت حرکت، توده هوا در نیم کره شمالی واچرخ حرکتی توده هوا در نیم کره جنوبی است و دقیقاً برعکس یکدیگر و برخلاف هم است.
جهت حرکت، توده هوا در نیم کره شمالی واچرخ حرکتی توده هوا در نیم کره جنوبی است و دقیقاً برعکس یکدیگر و برخلاف هم است.
دوار
فرفره